معرفی اجمالی مراحل هفت گانه سلوک
نوشته شده توسط : علی صیفوری

 



بسم الله الرحمن الرحیم

 

بنده قصد دارم در این وبلاگ در مورد آداب سالک الی الله مطالبی را

خدمت شما سروران تقدیم نمایم.

 

کتابها ومقالات و سایتها و وبلاگ های زیادی در مورد روشهای تزکیه

نفس و سیر و سلوک الی الله وجود دارد و به حق حجت را بر هر خواننده و بیننده ای تمام کرده است اما بنده حقیر سر تا پا تقصیر قصد دارم تا با استفاده از فرمایشات بزرگان و خاطرات آن عالی جنابان راهی عملی و ساده را به صورت پله پله پیش روی خوانندگان محترم قرار بدهم تا انشا الله با کمک یکدیگر این پله ها را یکی پس از دیگری با مساعدت یکدیگر طی کنیم و من الله التوفیق.

 

 هان ای دل غافل !از خواب برخیز و مهیای سفر آخرت شو : [فقد نودی فیکم بالرحیل]3 صدای رحیل و بانگ کوچ بلنداست . عمال حضرت عزرائیل در کارند و تو را در ه رکن به سوی عالم آخرت سوق می دهند و باز غافل و نادانی(امام خمینی)

 

دوستان عزیزم برای رسیدن به حد نهایی انسانیت و لقای خداوند سبحان همه ی ما باید هفت مرحله رو یکی پس از دیگری پشت سر بزاریم این هفت مرحله رو به صورت فشرده اینجا ذکر میکنم و یه توضیح مختصر در مورد هر کدوم هم مینویسم تا بدونیم اصلا مسیری که تو آینده باید طی کنیم چی هست و به کجا میرسه انشا الله تو پست های بعدی با هم شروع میکنیم و یکی یکی به طور مفصل هر مرحله رو شرح میکنیم و همزمان که علممون رو در مورد سیر و سلوک زیاد میکنیم خودمونم تو مسیر قرار میگیریم و یه یا علی میگیم و میریم تو مسیر عاشقی  فقط بگو یا علی.

 

 

 

اين هفت منزل عبارتند از:

 

منزل اول : يقظه (بيداري)

 

منزل اولی که ما باید طی کنیم بیداریه یعنی اینکه از خواب غفلت بیدار بشیم متوجه بشیم که هدف ما از خلقت این چیزی نیست که الان بهش مشغولیم تو این مرحله باید بفهمیم که عالم علاوه بر ظاهر یه باطنی هم داره حالا تو پست های بعد میگم که چیکار کنیم این حالت تو ما به وجود بیاد و همیشه همراه ما باشه ( رفقا توجه کنید که این حالت تو تمام 7 مرحله باید برای سالک وجود داشته باشه)

 

منزل دوم : توبه

 

منزل دوم توبه است که بايد انسان يک حالت پشيماني در مقابل خداوند پيدا کند و بفهمد که نياز به يک شستشوي باطني دارد .

 

ان شا الله روش ایجاد این حالت و چگونگی توبه و فهمیدن اینکه توبه ما قبول شده یا نه رو بعد از توضیح مرحله یقظه مینویسم فعلا عجله نکنید.

 

منزل سوم : تقوي

 

منزل سوم تقوي است يعني بعد از انجام توبه و پاک شدن انسان از گناه ، روح خشيت از خدا در عمق وجودش ایجاد بشه که فعلا این وقت گزار تا وقت دگر.

 

منزل چهارم : تخليه

 

منزل چهارم تخليه است يعني انسان درخت رذالت را از دل بکند و ريشه کن کند و رذايلي مانند حسادت ، خود خواهي ، دنيا طلبي ، رياست طلبي ، هوا پرستي و... را از وجود خود پاک نمايد.آدم باید یک یک رذیله های بد اخلاقی و از خودش دور کنه روشش هم به زودی توضیح داده میشه انشا الله که مرد عمل باشیم.

 

منزل پنجم : تحليه

 

منزل پنجم تحليه است يعني انسان بعد از ريشه کن کردن رذيلت ها مملکت دل را به زيور شجره طيبه فضيلت ها بيارايد. وقتی آدم مملکت وجودشون از سرباز های شیطان پاک کرد لشگر خدا باید جایگزین بشه .

 

منزل ششم : تجليه 

 

منزل ششم منزل تجليه مي باشد در اين مرحله است که نور خدا در وجود اين انسان جلوه گر مي شود.قرآن کريم در این باره می فرماید:«يوم تري المومنين و المومنات يسعي نورهم بين ايديهم و بايمانهم » 

 

«يوم يقول المنافقون و المنافقات للذين امنوا انظرونا نقتبس من نورکم قيل ارجعوا ورائکم فالتمسوا نوراً » حديد / 12و13مومن در روز قيامت که خورشيد و ماه و ستارگان همه خاموشند با اين نور که در دنيا براي خود فراهم کرده راه را مي پيمايد و آن کساني که نور ندارند مي گو يند اجازه دهيد ما از نور شما استفاده کنيم و مومنين جواب مي دهند ما اجازه اين کار را نداريم اين نور بايد در دنيا تهيه شود.

 

منزل هفتم : منزل لقاء

 

منزل هفتم ، منزل لقا و يا فنا است . خداوند در حديث قدسي مي فرمايد : «لم يسعني سمائي ولا ارضي ولکن يسعني قلب عبدي المومن» بحارالانوار/جلد55/3 من در جهان نمي گنجم اين جهان مخلوق من است ،اما اگر مي خواهي جايي براي من پيدا کني آنجا دل مومن است اين دل مومن است که هيچ چيز و هيچ کس در آن غير از خدا وجود ندارد . انسان در اين مقام به جايي مي رسد که در مي يابد که عالم محضر خداست و در مي يابد که وقتي به نماز مي ايستد در حال صحبت کردن با خداوند است  و اين صحبت کردن براي اين انسان تبديل به يک معاشقه مي شود

 

انساني که اين منزل را بپيمايد، مصداق وليّ خداست که ديگر ترس و غم در او راه ندارد و سراسر وجودش سرور و شادي است. « الا ان اولياء الله لا خوف عليهم و لا هم يحزنون » يونس /62

 

از نظر عرفا و اهل دل اين منزل ، منزل آخر است اما به قول حضرت امام خميني (قدس سره ) همه اين منازل در حقيقت مقدمه اي بوده و تازه انسان به ابتداي کار رسيده است.انشا الله خداوند توفیق بده ما هم به این درجات برسیم .

 

(ایت الله مظاهری با کمی تصرف)

 

  عرفان حقیقی 

 

 

دربیان عرفان حقیقی و شرایط رسیدن به کمالات عرفانی

 

برای این که انحراف عرفانهای کاذب روشن گردد، لازم است عرفان حقیقی تعریف شود. عرفان، مسئله بسیار دقیقی است و رسیدن و فهمیدن مقاصد و مطالب آن آسان نیست و کوچکترین خطا در برداشت از عرفان، مکتب انحرافی جدیدی را به وجود خواهد آورد.

 

اقسام عرفان

 

1ـ عرفان نظری

 

2ـ عرفان عملی

 

عرفان نظری یعنی دست رسی به مسایل و مطالب و مفاهیم بلند عرفانی که بدون طی مراحل گوناگون علمی و تمرین و مطالعه فراوان حاصل نمی گردد. لازم است انسان به علوم تفسیر، فلسفه ومنطق وعلم حدیث آشنایی کامل داشته باشد. نکته بسیار مهم این است که عرفان نظری حتما باید در محضر استاد تحصیل شود زیرا این علم دارای اصطلاحات پیچیده و حدودی است که فقط ذهن تیز فهم یک استاد متخصص می تواند آنها را درک و انتقال دهد. لذا یکی از انحرافات در عرفان عملی این است که عرفان نظری بدون استاد هاذق تحصیل
می شود.(دقت شود)

 

نکته مهم دیگر این است که عده ای دکان دار خود را به عنوان استاد و مرشد و ... معرفی می کنند که طالبین این علم باید مراقب مدعیان دروغین باشند و الا در چاه خرافات و عرفانهای کاذب گرفتار می شوند که تجربه نشان می دهد خلاصی از این گرفتاری دشوار است. این ادعاها سبب شده است که حتی در بین متصوفه نیز سلسله های متعدد بوجود آید. نظیر گنابادیها و خاکساریها و ذهبیه و مانند اینها.

 

شرایط کسب علم عرفان

 

یکم: تحصیل علوم در سطح عالی

 

دوم: داشتن ذهن لطیف.

 

سوم: شاگردی استاد ماهر و متخصص

 

چهارم: تمرین مستمر و فراوان

 

باید توجه داشت انحرافات عرفانی از همین مرحله عرفان نظری سرچشمه می گیرد. بعضی تصور می کنند عرفان نظری خمره رنگرزی است که هر کسی از راه برسد و ادعا کند و با عوام فریبی و رفتن به سراغ دلهای پاکی که صادقانه دنبال حقیقت و خدا پرستی هستند و اغوای آنها برای خود دکان باز می کنند و بجای دعوت مردم به خدا و اهل بیت علیهم السلام آنها را به خود دعوت می کنند و خودشان میشوند مجذوب و محبوب و...

 

عرفان عملی

 

عرفان عملی یعنی سلوک و پایندی عملی به همه اقتضائات عرفان نظری. برای اینکه بحث روشن تر شود مثال میزنیم به اخلاق. اخلاق نیز دو قسم است.

 

الف: اخلاق نظری

 

ب: اخلاق عملی

 

در اخلاق نظری بحث می شود که  از نظر شرع، عقل و عرف چه چیزی پسندیده و چه چیزی ناپسند است. وقتی در این موضوع کسب علم کردی شما عالم به علم اخلاق هستی. مرحله دوم اخلاق عملی است یعنی متخلق شدن و عمل کردن به آنچه پسندیده است و ترک آنچه ناپسند است. بنابراین صرف دانستن مسایل اخلاقی انسان را متخلق نمی کند و از سوی دیگر بدون دانستن مسایل هم عمل کردن ممکن نیست. و رعایت تصادفی مسایل اخلاقی هم ارزش محسوب نمی شود. ارزشهای اخلاقی به این است که آنها را بشناسی و برای خدا به آنها پایبند باشید.

 

برای رسیدن به مقام عرفان عملی که اشرف مقامات است مقدماتی لازم است و بدون مراعات آنها امکان رسیدن به این مقام نیست چرا که مقام عرفان یک جایگاه حقیقی است نه جعلی و قرار دادی. ممکن است با صدور حکمی، شخصی فرماندار جایی بشود و صاحب مقام و منصب گردد. اما با صدور مجوز یا حکم، کسی فیلسوف نمی شود کسی ریاضیدان نمی شود کسی مرجع تقلید نمی شود هم چنین کسی عارف نمی شود. چنانچه بعضی از اقطاب با صدور مجوزهایی افراد را به مقامات می رسانند!؟

 

بعضی شرایط رسیدن به عرفان عملی:

 

اول: ترک معصیت. برای کسی که حتی مرتکب گناه صغیره بشود وصل به این مقام میسر نیست و باید به تمام دستورات شارع مقدس و دین اسلام بصورت کامل چه واجب و چه مستحب، عمل نماید.

 

دوم: داشتن روح لطیف و استعداد لازم. همانگونه که هوش و حافظه خوب برای تحصیل علم لازم است، روح لطیف و مستعد نیز برای عرفان ضروری است.

 

سوم: مرحله عرفان نظری را سپری کند یعنی علوم ذکر شده را بصورت فوق العاده و نه عادی بگذراند. البته معدود عرفایی هستند که مدارج علمی عرفانی فوق العاده ندارند اما همین ها هم اگر این مرحله  را طی می کردند یقیناً به مرابت بالاتری دست می یافتند. بعضی مقامات را مرتاضان هم میرسند و این نباید با عرفان اشتباه شود.

 

چهارم: زیر نظر استاد مرشد باشد. هر استادی نمی تواند دست انسان را بگیرد حتی کسانی هستند خودشان واصل اند ولی دستگیری نمی توانند. مانند بعضی افراد که مطلبی یا علمی را خوب بلد هستند ولی نمی توانند تدریس کنند وبیان خوبی ندارند. بنابراین استادی که خود واصل باشد اولاً و بتواند دستگیری کند ثانیاً لازم است.

 

پنچم: داشتن پشتکار لازم برای ادامه این راه بسیار سخت و پر خطر و پر پیچ  و خم بدون داشتن پشتکار لازم انسان در میانه راه باز می ماند و خود و دیگران را گرفتار می سازد.





:: بازدید از این مطلب : 534
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 27 بهمن 1392 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: